تحلیل بنیادی یا فاندامنتال چیست؟ مزایا، معایب و کاربردهای آن

تحلیل فاندامنتال یا تحلیل بنیادی چیست
09 / اسفند / 1401
تصویر تیم تحریریه فراتحلیلگر
نام نویسنده: ندا کاردان
زمان مطالعه: 14 دقیقه

آنچه می‌خوانید:

تحلیل بنیادی یا فاندامنتال چیست؟

تحلیل بنیادی یا فاندامنتال به مجموعه روشهایی گفته میشود که توسط معامله گران و سرمایه گذاران مختلف برای ارزیابی ارزش ذاتی یا واقعی هر دارایی با درنظر داشتن عوامل اقتصادی، مالی، سیاسی به صورت خرد و کلان به کار گرفته می‌شود. این ابزار قدرتمندی است که به سرمایه‌گذاران کمک می کند فرصت‌های سرمایه‌گذاری بالقوه را شناسایی کرده و تصمیمات تجاری آگاهانه بگیرند.

تحلیل بنیادی (فاندامنتال) بر این اصل استوار است که ارزش واقعی یک دارایی در نهایت در قیمت آن در بلندمدت منعکس خواهد شد. درک اصول بنیادی یک دارایی می‌تواند پایه محکمی برای تصمیم گیری‌های سرمایه گذاری در اختیار سرمایه گذاران قرار دهد و می‌تواند به کاهش ریسک‌های بالقوه کمک کند. در این مقاله، ما اصول تحلیل بنیادی یا فاندامنتال، شاخص‌های اقتصادی، ریسک‌ها و محدودیت‌های این نع از تحلیل و اینکه چگونه آن را با تحلیل تکنیکال ترکیب کرد تا تصمیمات معاملاتی هوشمندانه تری اتخاذ نمایید را بررسی خواهیم کرد.

مقدمه ای بر تحلیل بنیادی یا فاندامنتال

وقتی صحبت از معامله گری و سرمایه گذاری در بازار های مالی مختلف مانند بورس، بازار جهانی و یا ارزهای دیجیتال می‌شود، دو نوع تحلیل اصلی وجود دارد که سرمایه گذاران از آنها استفاده می‌کنند: تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال.

در حالی که تحلیل تکنیکال بر مطالعه نمودارها و الگوهای بازار بر اساس استراتژی های فراوان و منحصر به فردی متمرکز است، تحلیل بنیادی رویکردی عمیق‌تر نسبت به بررسی بازارها و دارایی های مختلف دارد در حقیقت عوامل اساسی را که عملکرد مالی یک شرکت را هدایت می‌کنند، بررسی می‌کند.

تحلیل بنیادی به زبان ساده

تحلیل بنیادی روشی برای ارزیابی ارزش ذاتی یک دارایی با تجزیه و تحلیل عوامل مختلف اقتصادی و مالی است که بر عملکرد آن تأثیر می‌گذارد. این عوامل شامل شاخص‌های کلان اقتصادی مانند نرخ بهره، نرخ تورم و رشد تولید ناخالص داخلی و همچنین عوامل خاص شرکت مانند درآمد، هزینه و سود، جریان وجوه نقدی، وضعیت دارایی و بدهی ، وضعیت املاک و دستگاه ها و به طور کلی کیفیت مدیریت است. با تجزیه و تحلیل این عوامل، تحلیلگران بنیادی سعی می‌کنند ارزش منصفانه یک دارایی و اینکه آیا در بازار بیشتر یا کمتر از این ارزش واقعی ارزش گذاری و در حال معامله می باشند را تعیین کنند.

چرا تحلیل بنیادی یا فاندامنتالی مهم است؟

تحلیل بنیادی به چند دلیل مهم است، سرمایه گذاران و معامله گران با افق میان مدت و بلند مدت باید مسائل بنیادی را در یک روش برنامه ریزی شده به کار گیرند.

تصمیم درست با تحلیل بنیادی

به سرمایه گذاران اجازه می‌دهد تا تصمیمات آگاهانه ای را بر اساس ارزش واقعی یک دارایی اتخاذ کنند، نه اینکه صرفاً بر روندهای بازار یا شاخص‌های فنی تکیه کنند. این می‌تواند به سرمایه گذاران کمک کند تا از دارایی‌های بیش از حد ارزش گذاری شده اجتناب کنند و فرصت‌هایی با ارزش کمتر از ارزش واقعی را که ممکن است توسط بازار به صورت گسترده نادیده گرفته شده اند را شناسایی کنند.

چشم اندازی از آینده را با تحلیل بنیادی مشخص کنید

تجزیه و تحلیل بنیادی به سرمایه گذاران کمک می‌کند تا چشم اندازهای بلندمدت یک شرکت را درک کنند، که برای تصمیم گیری سرمایه گذاری بسیار مهم است. با بررسی صورت‌های مالی و شیوه‌های مدیریتی یک شرکت، سرمایه‌گذاران می‌توانند تعیین کنند که آیا شرکت در موقعیت مناسبی برای ایجاد درآمدی پایدار و رشد سودآوری در آینده قرار دارد یا خیر.

ریسک سرمایه گذاری را با تحلیل بنیادی کنترل کنید

تحلیل بنیادی ابزار مفیدی برای مدیریت ریسک محسوب می شود. با بررسی سلامت مالی و چشم‌انداز یک شرکت، سرمایه‌گذاران می‌توانند زنگ‌های خطر بالقوه مانند سطوح بدهی بیش از حد، کاهش درآمد، یا شیوه‌های مدیریت ضعیف را به عنوان نشانه‌ای از مشکلات آینده و مخاطرات دارایی های مختلف شناسایی کنند.

تحلیل بنیادی یا فاندامنتال چه تفاوتی با سایر انواع تحلیل ها دارد؟

با اینکه تحلیل بنیادی بر عوامل اساسی که عملکرد یک شرکت را هدایت می‌کنند تمرکز دارد اما انواع دیگر تحلیل‌ها مانند تحلیل تکنیکال و روانشناسی معاملات بیشتر بر روند بازار و رفتار سرمایه‌گذاران متکی هستند. تحلیلگران تکنیکال از نمودارها و شاخص‌ها برای شناسایی جهت روندها و الگوهای رفتار بازار استفاده می‌کنند و عموما دیدگاه زمانی معامله گران در استفاده از این روش ها کوتاه مدت و نوسانی است، در حالی که روانشناسان معاملاتی بر سنجش احساسات سرمایه گذار و روانشناسی بازار تمرکز می‌کنند.

در حالی که این نوع تحلیل‌ها می‌توانند برای معاملات کوتاه‌مدت مفید باشند، اما به اندازه تحلیل بنیادی (فاندامنتال) درک عمیقی را ارائه نمی‌کنند. تجزیه و تحلیل بنیادی به سرمایه گذاران اجازه می‌دهد تا تصمیمات آگاهانه ای را بر اساس عوامل زمینه ای که عملکرد یک شرکت را تحت الشعاع قرار می دهند، اتخاذ کنند، نه اینکه صرفاً به روند بازار یا احساسات سایر  سرمایه گذاران واکنش نشان دهند.

آموزش تحلیل بنیادی از پایه تا پیشرفته به صورت متنی
تحلیل بنیادی چیست
تحلیل گزارشات اقتصادی

شاخص‌های اقتصادی و تحلیل بنیادی

تحلیل بنیادی (فاندامنتال) روشی برای ارزیابی ارزش واقعی یک دارایی مانند سهام، ارزهای دیجیتال، شرکتهای تولیدی، خدماتی و صتدوق های سرمایه گذاری می باشد که با تجزیه و تحلیل عوامل مختلف خرد و کلان سعی دارد افق روشنی از آینده قیمت آن دارایی در اختیار معامله گران قرار دهد.

یکی از مهم‌ترین عوامل در تحلیل بنیادی، شاخص‌های اقتصادی هستند که معیارهای آماری هستند که بینشی از عملکرد یک اقتصاد ارائه می‌کنند. این شاخص‌ها می‌توانند با ارزیابی سلامت اقتصاد و تأثیر بالقوه بر طبقات مختلف دارایی، برای تصمیم‌گیری آگاهانه سرمایه‌گذاری استفاده شوند. در این بخش مقاله به بررسی رایج ترین شاخص‌های اقتصادی و نحوه تفسیر و استفاده از آنها در تحلیل بنیادی (فاندامنتال) می‌پردازیم.

تولید ناخالص داخلی (GDP)

تولید ناخالص داخلی ارزش کل همه کالاها و خدمات تولید شده در داخل مرزهای یک کشور در یک دوره مشخص است. این یک شاخص اقتصادی مهم است که بینش‌هایی را در مورد سلامت اقتصاد به صورت کلان ارائه می‌دهد. رشد تولید ناخالص داخلی به طور کلی به عنوان یک علامت مثبت برای بازار سهام آن کشور تلقی می‌شود و نشان دهنده گسترش اقتصاد آن مرز و بوم است. از سوی دیگر کاهش رشد تولید ناخالص داخلی می‌تواند نشانه رکود اقتصادی باشد و عموما منجر به افت بازارهای اقتصادی و کاهش قیمت سهام می شود.

تحلیل بنیادی ؛ شاخص تورم

تورم نرخی است که قیمت کالاها و خدمات در طول زمان افزایش می‌یابد (کاهش ارزش پولی). این یک شاخص اقتصادی مهم است که می‌تواند بر قیمت دارایی ها، به ویژه اوراق قرضه و سهام تأثیر بگذارد. اگر تورم افزایش یابد، می‌تواند باعث افزایش نرخ بهره شود که در نهایت منجر به کاهش قیمت اوراق بهادار می شود. از سوی دیگر، سهام ممکن است از تورم سود ببرند زیرا شرکت‌ها می‌توانند قیمت‌های خود را برای جبران افزایش هزینه‌ها افزایش دهند.

تحلیل فاندامنتال؛ شاخص نرخ بهره

نرخ بهره هزینه استقراض پول است و نقش مهمی در تحلیل بنیادی (فاندامنتال) دارد. بانک‌های مرکزی اغلب نرخ‌های بهره را برای مدیریت تورم و تحریک رشد اقتصادی تنظیم می‌کنند. نرخ‌های بهره پایین‌تر به معنی وام‌گیری ارزان‌تر است، که می‌تواند فعالیت اقتصادی و قیمت سهام را تقویت کند. از سوی دیگر، نرخ بهره بالاتر می‌تواند رشد اقتصادی را کاهش داده و به کاهش قیمت سهام منجر شود.

شاخص‌های اشتغال در تحلیل بنیادی

شاخص‌های اشتغال مانند نرخ بیکاری؛ حقوق و دستمزد غیرکشاورزی، بینشی در مورد سلامت بازار کار ارائه می‌دهند. نرخ پایین بیکاری و رشد قوی شغل می‌تواند نشان دهنده یک اقتصاد سالم باشد و منجر به افزایش قیمت سهام شود. از سوی دیگر، نرخ بالای بیکاری می‌تواند نشان دهنده ضعف اقتصادی باشد و منجر به کاهش قیمت سهام شود.

شاخص اعتماد مصرف کننده CCI

اعتماد مصرف کننده یک شاخص اقتصادی است که میزان خوش بین یا بدبین بودن مصرف کنندگان را نسبت به آینده اقتصادی اندازه گیری می‌کند. سطح بالای اعتماد مصرف کننده می‌تواند نشان دهنده این باشد که مصرف کنندگان مایل به خرج کردن پول بیشتری هستند که می‌تواند رشد اقتصادی را تقویت کند و منجر به افزایش قیمت سهام شود. از سوی دیگر، اعتماد پایین مصرف کننده می‌تواند منجر به کاهش هزینه‌ها و ضعف اقتصادی شود.

ریسک استفاده از تحلیل بنیادی
تحلیل بنیادی به صورت ساده
تحلیل گزارش های بنیادی

ریسک‌های استفاده از تحلیل بنیادی (فاندامنتال)

ناکارآمدی بازار

یکی از ریسک‌های اصلی تحلیل بنیادی این است که بازار ممکن است کارآمد نباشد به این معنی که قیمت‌های موجود ممکن است تمام اطلاعات موجود را منعکس نکنند. در چنین مواردی، تحلیل بنیادی ممکن است بینش دقیقی از ارزش ذاتی یک دارایی ارائه نکند و سرمایه گذاران ممکن است بر اساس اطلاعات ناقص یا نادرست تصمیم بگیرند.

رویدادهای پیش بینی نشده

رویدادهای اقتصادی و سیاسی در سطح کلان و یا خرد می‌توانند غیرقابل پیش بینی باشند و رویدادهای غیرمنتظره می‌توانند به سرعت چشم انداز یک دارایی را تغییر دهند. تحلیل بنیادی یا فاندامنتال در اکثر مواقع رویدادهای پیش بینی نشده را در نظر نمی گیرد و سرمایه گذاران ممکن است با تغییرات ناگهانی در شرایط بازار غافلگیر شوند.

داده‌های تاریخی محدود در بررسی بنیادی

تحلیل بنیادی برای اتخاذ تصمیمات آگاهانه به شدت بر داده‌های تاریخی متکی است. با این حال، این داده‌ها به ویژه برای دارایی‌های جدید یا نوظهور ممکن است همیشه در دسترس نباشد یا به صورت محدودی موجود باشد. بدون داده‌های تاریخی کافی، ممکن است پیش بینی دقیق عملکرد آینده یک دارایی چالش برانگیز باشد.

سوگیری های تحلیل فاندامنتال

یکی دیگر از ریسک‌های تحلیل بنیادی، احتمال تأثیر سوگیری‌ها بر تصمیمات سرمایه گذاری است. به عنوان مثال سوگیری تأییدی، تمایل به جستجوی اطلاعاتی است که باورها یا نظرات قبلی فرد را تأیید می‌کند که می‌تواند منجر به تحلیل نادرست یا جانبدارانه شود.

محدودیت‌های تحلیل بنیادی

مشکل در ارزش گذاری دارایی‌های نامشهود

تجزیه و تحلیل بنیادی در ارزیابی دارایی‌های نامشهود مانند ثبت اختراع، علائم تجاری و مالکیت معنوی می‌تواند چالش برانگیز باشد. این دارایی‌ها ممکن است ارزش بازار مشخصی نداشته باشند، که تعیین سهم آنها در ارزش کلی دارایی را دشوار می‌کند.

دامنه بررسی کمی و کیفی محدود

تجزیه و تحلیل بنیادی معمولاً بر عوامل اقتصاد کلان و صنعت خاص متمرکز است که می‌تواند بر عملکرد دارایی تأثیر بگذارد. با این حال، ممکن است عوامل دیگری مانند روندهای اجتماعی و محیطی را که می‌توانند در بلندمدت بر ارزش دارایی تأثیر بگذارند در نظر نگیرد.

زمان بر بودن

انجام تجزیه و تحلیل بنیادی کامل می‌تواند زمان بر باشد، به ویژه برای دارایی‌ها یا صنایع پیچیده. سرمایه گذاران ممکن است نیاز به اختصاص منابع و تخصص قابل توجهی برای انجام تجزیه و تحلیل جامع داشته باشند که ممکن است برای همه سرمایه گذاران امکان پذیر و به صرفه نباشد.

تفسیر ذهنی

تحلیل بنیادی اغلب شامل تفسیر ذهنی داده‌ها می‌شود و تحلیلگران مختلف ممکن است داده‌های مشابه را به طور کاملا متفاوتی تفسیر کنند. این ذهنیت می‌تواند منجر به تفاوت در تصمیمات سرمایه گذاری، به ویژه برای دارایی‌هایی با داده‌های پیچیده یا مبهم شود.

تحلیل فاندامنتال در کنار تحلیل تکنیکال
تکنوفاند چیست
تحلیل فاندامنتال به زبان ساده
همه چیز درباره تحلیل فاندامنتال

ترکیب تحلیل بنیادی و تکنیکال

تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال دو روش رایج برای ارزیابی در معامله گری و سرمایه گذاری محسوب میشوند. تحلیل بنیادی بر بررسی عوامل مالی و اقتصادی اساسی که بر عملکرد یک دارایی تأثیر می‌گذارند تمرکز دارد در حالی که تحلیل تکنیکال از نمودارها و سایر ابزارها برای تجزیه و تحلیل حرکات قیمت و حجم گذشته برای پیش‌بینی روندهای آتی استفاده می‌کند.

با اینکه هر رویکرد دارای نقاط قوت و ضعف مخصوص به خود است، با این حال ترکیب این دو می‌تواند دید جامع تری از عملکرد یک دارایی در آینده را ارائه دهد. در این بخش مقاله نحوه استفاده از هر دو نوع تحلیل را برای اتخاذ تصمیمات تجاری آگاهانه تر بررسی خواهیم کرد.

چرا تحلیل بنیادی و تکنیکال را ترکیب کنیم؟

ترکیب تحلیل‌های بنیادی و تکنیکال می‌تواند تصویر کامل‌تری از عملکرد یک دارایی را با ترکیب تغییرات قیمت و حجم تاریخی و عوامل اقتصادی و مالی اساسی ارائه دهد. تحلیل تکنیکال می‌تواند بینشی در مورد روندها و الگوهای حرکت قیمت دارایی ارائه دهد در حالی که تحلیل بنیادی می‌تواند بینشی در مورد ارزش اساسی دارایی و پتانسیل رشد آتی آن ارائه دهد.

نحوه ترکیب تحلیل بنیادی و تکنیکال

با تحلیل بنیادی شروع کنید

با تجزیه و تحلیل عوامل مالی و اقتصادی اساسی که می‌توانند بر عملکرد یک دارایی تأثیر بگذارند، شروع کنید. عواملی مانند درآمد، هزینه، حاشیه سود ناخالص و خالص، رشد درآمد، روند صنعت و عوامل کلان اقتصادی مانند نرخ بهره و تورم را در نظر بگیرید. این تجزیه و تحلیل به ایجاد درک پایه ای از ارزش ذاتی هر دارایی کمک می‌کند.

استفاده از تحلیل تکنیکال برای شناسایی نقاط جذاب ورود و خروج

تحلیل تکنیکال می‌تواند برای شناسایی الگوها و روندها در حرکت قیمت دارایی استفاده شود. از شاخص‌های فنی مانند میانگین متحرک، سطوح حمایت و مقاومت و خطوط روند برای شناسایی نقاط ورود و خروج بالقوه استفاده کنید.

گنجاندن تحلیل بنیادی در تحلیل تکنیکال

وقتی نقاط ورود و خروج بالقوه از طریق تحلیل تکنیکال شناسایی شد از تحلیل بنیادی برای اعتبارسنجی این سطوح استفاده کنید. به عنوان مثال، اگر تحلیل تکنیکال نشان می‌دهد که دارایی بیش از حد فروخته شده است (اشباع فروش)، از تحلیل بنیادی برای تأیید اینکه ارزش ذاتی دارایی از فرصت خرید در آن سطح پشتیبانی می‌کند استفاده کنید.

مطالب مرتبط : آموزش استراتژی اعجوبه های معامله گری (برنامه ای گام به گام برای ورود و خروج)

نظارت بر اخبار و رویدادها

اخبار و رویدادهایی را که می‌توانند بر عملکرد دارایی تأثیر بگذارند، پیگیری کنید. از تحلیل بنیادی برای ارزیابی تأثیر بالقوه این رویدادها استفاده می شود و از تحلیل تکنیکال برای تعیین نحوه واکنش بازار استفاده کنید.

مزایای ترکیب تحلیل بنیادی و تکنیکال

نمای جامع تری از عملکرد یک دارایی ارائه می‌دهد

ترکیب تحلیل‌های بنیادی و تکنیکال تصویر کامل تری از عملکرد یک دارایی با ترکیب عوامل مالی و اقتصادی اساسی و تغییرات قیمت گذشته ارائه می‌دهد.

می‌تواند به شناسایی روندها و الگوها کمک کند

تجزیه و تحلیل فنی (چارتی) به شناسایی روندها و الگوهایی در حرکت قیمت دارایی می پردازد که ممکن است تنها از طریق تحلیل بنیادی آشکار نباشد.

می‌تواند دقت تصمیمات معاملاتی را بهبود بخشد

با ترکیب تحلیل‌های بنیادی و تکنیکی، معامله گران می‌توانند تصمیمات معاملاتی آگاهانه تری اتخاذ کنند که توسط طیف وسیع تری از اطلاعات پشتیبانی می‌شود.

می‌تواند ریسک سرمایه گذاری را کاهش دهد

معامله گران با ترکیب تحلیل‌های بنیادی و تکنیکال می‌توانند ریسک تصمیم گیری معاملاتی بر اساس اطلاعات ناقص یا نادرست را کاهش دهند.

خلاصه

تحلیل بنیادی یا فاندامنتال ابزاری حیاتی برای معامله گران و سرمایه گذارانی است که به دنبال تصمیم گیری آگاهانه و دقیق تری در معاملات خود هستند. معامله گران با بررسی عوامل اقتصادی و مالی اساسی که بر ارزش دارایی تأثیر می‌گذارند، می‌توانند درک جامعی از ارزش ذاتی و واقعی آن دارایی به دست آورند.

با این حال ریسک‌ها و محدودیت‌هایی برای این رویکرد وجود دارد و معامله گران باید هنگام تصمیم گیری برای سرمایه گذاری از این عوامل آگاه باشند. با ترکیب تحلیل بنیادی با تحلیل تکنیکال، معامله گران می‌توانند تصویر کامل تری از ارزش دارایی ایجاد کنند و تصمیمات معاملاتی را با دقت بالایی بگیرند. در نهایت تحلیل بنیادی (فاندامنتال) می‌تواند پایه محکمی برای موفقیت سرمایه‌گذاری بلندمدت در اختیار معامله‌گران قرار دهد.

اشتراک گذاری این مطلب:

vorod be anjoman faratahlilgar

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:

Instagram
Telegram
YouTube
pishnahad amoozeshi

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید

keyboard_arrow_up