آنچه میخوانید:
تحلیل تکنیکال و روشهای آن
تحلیل تکنیکال روشی برای ارزیابی و پیشبینی حرکات آتی قیمت در ابزارهای مالی، با تجزیه و تحلیل دادههای تاریخی قیمت و حجم آنها است. این یکی از محبوب ترین رویکردهایی است که توسط معامله گران و سرمایه گذاران برای تصمیم گیری آگاهانه در بازارهای مالی استفاده میشود. تحلیل تکنیکال و روش های آن بر این ایده استوار است که حرکت قیمت تصادفی نیست، بلکه از روندها و الگوها پیروی میکند که میتوان آنها را شناسایی کرد و از آنها برای سود بهره برداری کرد. در این مقاله به تحلیل تکنیکال و روشهای آن میپردازیم.
اهمیت تحلیل تکنیکال در معاملات
تحلیل تکنیکال یک ابزار ضروری برای معامله گران و سرمایه گذاران است زیرا چارچوبی ساختار یافته برای تصمیم گیری بر اساس دادههای عینی فراهم میکند. این چهارچوب معاملهگران را قادر میسازد تا فرصتهای بالقوه بازار را شناسایی کنند و بر اساس تجزیه و تحلیل دادههای قیمت، تصمیمات معاملاتی آگاهانه بگیرند.
تحلیل تکنیکال به معامله گران کمک میکند تا از تصمیم گیریهای احساسی اجتناب کنند و در استراتژیهای معاملاتی خود منظم بمانند.
تاریخچه تحلیل تکنیکال و روش های آن
ریشههای تحلیل تکنیکال و روش های آن را میتوان به قرن هجدهم ردیابی کرد، زمانی که تاجران ژاپنی برنج از نمودارهای شمعی برای تجزیه و تحلیل حرکت قیمت برنج استفاده کردند. دنیای غرب در قرن نوزدهم زمانی که چارلز داو و ادوارد جونز، داو جونز را تأسیس کردند و انتشار میانگین صنعتی داو جونز را آغاز کردند، با تحلیل تکنیکال آشنا شد. این اولین شاخص عملکرد بازار سهام و بر اساس تحلیل حرکت قیمت 12 سهم بود.
ابزارها و شاخصهای اساسی تحلیل تکنیکال
چندین ابزار و شاخص اصلی برای تحلیل تکنیکال وجود دارد که معامله گران برای تجزیه و تحلیل حرکت قیمت از آنها استفاده میکنند. اینها شامل موارد زیر هستند:
نمودارهای قیمت
نمودارهای قیمت نمایشی بصری از حرکات قیمت در طول زمان ارائه میدهند. آنها را میتوان با استفاده از فریمهای زمانی مختلف مانند روزانه، هفتگی یا ماهانه ترسیم کرد.
مطالب مرتبط : آموزش تحلیل تکنیکال از زیر صفر
نمودارهای کندل استیک
نمودارهای کندل استیک اطلاعات دقیق تری در مورد حرکات قیمت نسبت به نمودارهای قیمت ارائه میدهند. آنها قیمتهای باز، بالا، پایین و بسته را برای هر دوره نشان میدهند و میتوانند برای شناسایی الگوهایی مانند چکش، ستارههای دنباله دار و دوجی استفاده شوند.
میانگین متحرک
میانگین متحرک برای هموارسازی نوسانات در حرکات قیمت و شناسایی روندها استفاده میشود. آنها را میتوان با استفاده از بازههای زمانی مختلف مانند میانگین متحرک 20 روزه یا میانگین متحرک 50 روزه محاسبه کرد.
مطالب مرتبط : آموزش جامع اندیکاتور های کاربردی تحلیل تکنیکال
سطوح حمایت و مقاومت
سطوح حمایت و مقاومت سطوح قیمتی هستند که چندین بار آزمایش شده و بالا نگه داشته شده اند. میتوان از آنها برای شناسایی مناطق بالقوه خرید و فروش استفاده کرد.
اصلاحات (Retracements) و الحاقات (Extensions) فیبوناچی
اصلاحات و الحاقات فیبوناچی برای شناسایی مناطق بالقوه حمایت و مقاومت بر اساس نسبتهای فیبوناچی استفاده میشود.
درک نمودارهای قیمت و الگوهای کندلی در تکنیکال
نمودارهای قیمت و الگوهای کندلی دو مورد از مهمترین ابزارها در تحلیل تکنیکال هستند. نمودارهای قیمت نمایشی بصری از حرکات قیمت در طول زمان ارائه میدهند و الگوهای شمعدانی اطلاعات دقیق تری در مورد حرکات قیمت ارائه میدهند.
الگوهای کندل استیک با قیمتهای باز، بالا، پایین و بسته برای هر دوره شکل میگیرند. الگوهای مختلف کندل استیک(الگوهای شمعی) وجود دارد که هر کدام معنای منحصر به فرد خود را دارند. به عنوان مثال، یک الگوی چکش نشان دهنده یک بازگشت بالقوه در یک روند نزولی است، در حالی که یک الگوی ستاره دنباله دار نشان دهنده یک بازگشت بالقوه در یک روند صعودی است.
میانگین متحرک و تحلیل روند
میانگین متحرک برای شناسایی روند حرکت قیمت استفاده میشود. آنها نوسانات در حرکات قیمت را هموار میکنند تا نمایش دقیق تری از روند ارائه دهند. انواع مختلفی از میانگین متحرک وجود دارد، از جمله میانگین متحرک ساده، میانگین متحرک نمایی و میانگین متحرک وزنی.
تحلیل روند برای شناسایی جهت روند و تعیین اینکه آیا احتمال ادامه یا معکوس شدن آن وجود دارد استفاده میشود.
سه نوع روند وجود دارد: روند صعودی، روند نزولی و روند جانبی. یک روند صعودی با اوجهای بالاتر مشخص میشود، در حالی که یک روند نزولی با اوجهای پایین تر مشخص میشود. یک روند جانبی با حرکت قیمتی در یک محدوده تقریبا افقی، مشخص میشود.
مطالب مرتبط : استراتژی گام به گام ورود و خروج از معامله
سطوح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال
منظور از حمایت و مقاومت ها، سطوح قیمتی هستند که چندین بار آزمایش شده و ثابت مانده اند. سطوح حمایتی مناطقی هستند که خریداران وارد عمل شده و از کاهش بیشتر قیمت جلوگیری کرده اند، در حالی که سطوح مقاومت مناطقی هستند که فروشندگان وارد عمل شده و از افزایش بیشتر قیمت جلوگیری کرده اند. این سطوح را میتوان با استفاده از نمودارهای قیمت شناسایی کرد و اغلب برای تعیین نقاط ورود و خروج برای معاملات استفاده میشود.
برای شناسایی سطوح حمایت و مقاومت، معامله گران به دنبال مناطقی میگردند که قیمت چندین بار جهت خود را معکوس کرده است. این نواحی میتوانند افقی، مورب یا مبتنی بر خط روند باشند. هنگامی که یک سطح حمایت یا مقاومت شناسایی شد، معامله گران میتوانند از آن برای تنظیم دستورات توقف ضرر یا کسب سود استفاده کنند.
سطوح فیبوناچی در تحلیل تکنیکال
فیبوناچی برای شناسایی مناطق بالقوه حمایت و مقاومت بر اساس نسبتهای فیبوناچی استفاده میشود. این نسبتها بر اساس دنباله فیبوناچی است که یک دنباله ریاضی است که در آن هر عدد حاصل جمع دو عدد قبلی است.
فیبوناچی اصلاحی، برای شناسایی مناطق بالقوه حمایت یا مقاومت بر اساس درصد اصلاحات یک حرکت قیمت قبلی استفاده میشود. بیشترین استفاده از سطوح اصلاحی 38.2٪، 50٪، و 61.8٪ است. معامله گران از این سطوح برای تعیین نقاط ورود و خروج برای معاملات استفاده میکنند.
فیبوناچی اکستنشن، برای شناسایی مناطق بالقوه حمایت یا مقاومت فراتر از پایان حرکت قیمت استفاده میشود. بیشترین استفاده از سطوح پسوند 127.2٪، 161.8٪، و 261.8٪ است. معامله گران از این سطوح برای تعیین اهداف برای کسب سود استفاده میکنند.
نوسانگرها و اندیکاتورهای مومنتوم
نوسانگرها و اندیکاتورهای مومنتوم برای تعیین قدرت روندها و شناسایی نقاط معکوس و چرخش در حرکات قیمت استفاده میشوند. این شاخصها بر اساس این ایده است که حرکت قیمت تصادفی نیست، بلکه از روندها و الگوهایی پیروی میکند که میتوان آنها را شناسایی کرد و از آنها برای سود بهره برداری کرد.
نوسانگرها، اندیکاتورهایی هستند که بین دو سطح حرکت میکنند و میتوانند برای شناسایی شرایط بالقوه اشباع خرید یا فروش بیش از حد مورد استفاده قرار گیرند. متداول ترین نوسانگرهای مورد استفاده عبارتند از: شاخص قدرت نسبی (RSI)، نوسانگر تصادفی و نشانگر واگرایی همگرایی میانگین متحرک (MACD).
اندیکاتورهای مومنتوم برای شناسایی قدرت روندها و معکوسهای بالقوه در حرکات قیمت استفاده میشوند. متداول ترین شاخصهای حرکتی عبارتند از شاخص واگرایی همگرایی میانگین متحرک (MACD)، شاخص میانگین جهت (ADX) و شاخص نرخ تغییر (ROC).
تحلیل حجم در معاملات
تحلیل حجم، مطالعه حجم معاملات است که به تعداد کل سهام یا قراردادهای معامله شده در یک دوره زمانی معین اشاره دارد. این روش مبتنی بر این ایده است که تغییرات در حجم معاملات میتواند نشان دهنده تغییرات در احساسات بازار و تغییرات قیمت در آینده باشد. به عنوان مثال، اگر حجم معاملات در هنگام افزایش قیمتها بالا باشد، میتواند نشان دهنده تقاضای قوی برای اوراق بهادار باشد که ممکن است منجر به افزایش بیشتر قیمت شود.
تجزیه و تحلیل حجم میتواند برای تأیید روندها و شناسایی نقاط بازگشتی بالقوه استفاده شود. به عنوان مثال، اگر قیمت اوراق بهادار در حال افزایش است، اما حجم در حال کاهش است، ممکن است نشان دهنده این باشد که روند در حال از دست دادن مومنتوم است و ممکن است یک معکوس قریب الوقوع باشد. برعکس، اگر قیمت اوراق بهادار در حال کاهش باشد، اما حجم آن در حال افزایش باشد، ممکن است نشان دهنده قوی بودن روند باشد و احتمال بازگشت آن بعید باشد.
تحلیل بین بازارها به کمک تحلیل تکنیکال و روش های آن
تحلیل بین بازارها مطالعه روابط بین بازارهای مختلف و طبقات دارایی است. این روش مبتنی بر این ایده است که تغییرات در یک بازار یا طبقه دارایی میتواند بر بازارها یا طبقات دارایی دیگر تأثیر بگذارد. به عنوان مثال، افزایش قیمت نفت میتواند منجر به افزایش هزینههای حمل و نقل شود که ممکن است منجر به افزایش تورم و نرخ بهره شود و در نهایت بر بازار سهام تأثیر بگذارد.
تحلیل بین بازارها میتواند برای شناسایی فرصتهای بالقوه و مدیریت ریسک استفاده شود. با مطالعه روابط بین بازارهای مختلف و طبقات دارایی، معامله گران و سرمایه گذاران میتوانند همبستگیهای بالقوه را شناسایی کرده و پرتفوی خود را برای کاهش ریسک متنوع کنند. به عنوان مثال، اگر بازار سهام در یک روند نزولی باشد، معامله گران ممکن است سرمایه گذاری در اوراق قرضه یا کالاها را در نظر بگیرند که ممکن است در شرایط نزولی بازار عملکرد خوبی داشته باشند.
تحلیل تایم فریم چندگانه در روشهای تکنیکالی
تحلیل تایم فریم چندگانه مطالعه حرکات قیمت در بازههای زمانی مختلف است. این روش مبتنی بر این ایده است که بازههای زمانی مختلف میتوانند دیدگاههای متفاوتی را در مورد روند بازار و حرکت قیمت ارائه دهند. به عنوان مثال، نمودار کوتاه مدت ممکن است روند صعودی را نشان دهد، در حالی که نمودار بلند مدت ممکن است روند نزولی را نشان دهد.
تکنیکهای بک تست و بهینه سازی در تحلیل تکنیکال
بک تست فرآیند اعمال استراتژی معاملاتی بر روی دادههای تاریخی است تا ببینیم در گذشته چگونه عمل میکرد. این میتواند به معامله گران کمک کند تا اثربخشی استراتژی خود را ارزیابی کرده و زمینههای بهبود را شناسایی کنند. بک تست را میتوان با استفاده از ابزارهای مختلفی از جمله برنامههای صفحه گسترده خودکار یا نرم افزارهای تخصصی انجام داد.
چندین فاکتور وجود دارد که باید هنگام بک تست یک استراتژی معاملاتی در نظر گرفت. این شامل دوره زمانی مورد تجزیه و تحلیل، نوع دارایی مورد معامله و پارامترهای استراتژی است. به عنوان مثال، استراتژی ای که برای معاملات سهام خوب عمل میکند ممکن است برای تجارت کالاها موثر نباشد.
بهینه سازی فرآیند تنظیم پارامترهای یک استراتژی معاملاتی برای بهبود عملکرد آن است. این اغلب از طریق آزمون و خطا انجام میشود، زیرا معامله گران ترکیبهای مختلفی از پارامترها را آزمایش میکنند تا بهترین نتایج را پیدا کنند. با این حال، مهم است که هنگام بهینهسازی یک استراتژی محتاط باشیم، زیرا بهینهسازی بیش از حد میتواند منجر به استراتژیای شود که در دادههای تاریخی خوب عمل میکند، اما در معاملات دنیای واقعی ضعیف عمل میکند.
مدیریت ریسک و اندازه پوزیشن در تحلیل تکنیکال
یکی دیگر از جنبههای مهم تحلیل تکنیکال مدیریت سرمایه، کنترل ریسک و اندازه پوزیشن است. مدیریت ریسک شامل شناسایی و کاهش ریسکهای بالقوه مرتبط با معاملات، مانند نوسانات بازار یا رویدادهای غیرمنتظره است. از سوی دیگر، اندازه پوزیشن شامل تعیین اندازه مناسب معامله بر اساس تحمل ریسک معامله گر و پتانسیل سود است.
تعیین حد ضرر یا Stop loss
چندین استراتژی وجود دارد که معامله گران میتوانند برای مدیریت ریسک و اندازه پوزیشنهای خود استفاده کنند. یکی از رویکردهای رایج استفاده از دستورات استاپ لاس است که در صورت کاهش قیمت دارایی به زیر یک سطح معین، معامله را به طور خودکار بسته میکند. این میتواند به محدود کردن ضرر و جلوگیری از حفظ موقعیتهای از دست رفته معامله گران کمک کند.
تنوع به سبد سرمایه گذاری
استراتژی دیگر استفاده از متنوع سازی است که شامل گسترش سرمایه گذاری در داراییها یا بازارهای مختلف است. این میتواند به کاهش ریسک کلی یک سبد با کاهش قرار گرفتن در معرض هر یک از داراییها یا بازارها کمک کند.
اشتباهات رایج در تحلیل تکنیکال
در اینجا به چند اشتباهی که باعث آسیب فراوان در مسیر معامله گری می شود اشاره شده است.
اتکای بیش از حد به اندیکاتورهای تکنیکال
یکی از رایج ترین اشتباهات در تحلیل تکنیکال، اتکای بیش از حد به اندیکاتورهاست. اندیکاتورهای تکنیکال محاسبات ریاضی بر اساس دادههای قیمت یا حجم هستند و برای شناسایی روندها، حرکت و بازگشتهای احتمالی قیمت استفاده میشوند. با این حال، تکیه صرف بر اندیکاتورهای تکنیکال بدون در نظر گرفتن سایر عوامل مانند تحلیل بنیادی یا احساسات بازار، میتواند منجر به تصمیمات تجاری ضعیف شود.
معامله گران همیشه باید عوامل مختلفی را در هنگام تصمیم گیری در مورد معاملات در نظر بگیرند و از اندیکاتورهای تکنیکال تنها به عنوان یک ابزار در جعبه ابزار خود استفاده کنند. آنها همچنین باید در مورد استفاده بیش از حد از اندیکاتورها محتاط باشند، زیرا این امر میتواند منجر به سیگنالهای متناقض و سردرگمی شود.
عدم توجه به شرایط بازار
یکی دیگر از اشتباهات رایج در تحلیل تکنیکال عدم توجه به شرایط بازار است. شرایط بازار میتواند تأثیر قابل توجهی بر حرکت قیمت داشته باشد و معامله گران باید عواملی مانند نوسانات، نقدینگی و احساسات بازار را هنگام تصمیم گیری در مورد معاملات در نظر بگیرند.
به عنوان مثال، یک استراتژی معاملاتی که در یک بازار بی ثبات به خوبی کار میکند ممکن است در بازار با ثبات تر مؤثر نباشد. معامله گران همچنین باید از رویدادهای خبری مهم و انتشار دادههای اقتصادی که میتوانند بر بازار تأثیر بگذارند آگاه باشند.
نادیده گرفتن مدیریت ریسک
مدیریت ریسک یک جنبه ضروری از معاملات است و نادیده گرفتن آن یک اشتباه رایج در تحلیل تکنیکال است. معامله گران باید همیشه ریسکهای احتمالی را هنگام تصمیم گیری در مورد معاملات در نظر بگیرند و از ابزارهایی مانند استاپ لاس برای محدود کردن ضررهای احتمالی استفاده کنند.
اندازه پوزیشن یکی دیگر از جنبههای مهم مدیریت ریسک است زیرا معامله گران باید تنها درصد کمی از سرمایه تجاری خود را در هر معامله به خطر بیاندازند. نادیده گرفتن مدیریت ریسک میتواند منجر به زیانهای قابل توجهی شود و حتی میتواند حساب معاملاتی را از بین ببرد.
بهینه سازی بیش از حد استراتژیهای معاملاتی
بهینه سازی یک استراتژی معاملاتی شامل تنظیم پارامترها برای بهبود عملکرد آن است. با این حال بهینه سازی بیش از حد یک استراتژی با بهینه سازی بیش از حد آن بر اساس عملکرد گذشته میتواند منجر به تصمیمات تجاری ضعیف شود.
معامله گران باید هنگام بهینه سازی یک استراتژی محتاط باشند و فقط تغییرات کوچکی را بر اساس دادههای عینی انجام دهند. آنها همچنین باید استراتژی را بر روی انواع شرایط بازار و چارچوبهای زمانی آزمایش کنند تا از اثربخشی آن اطمینان حاصل کنند.
خلاصه
تحلیل تکنیکال و روش های آن از ابزار مفیدی تشکیل شده است که به معامله گران برای تجزیه و تحلیل و تفسیر دادههای بازار کمک می کند. با اینکه این روش محدودیتهای خود را دارد، میتواند بینش ارزشمندی در مورد روند بازار و فرصتهای تجاری بالقوه ارائه دهد. درک اصول تحلیل تکنیکال، روش های آن و نحوه استفاده موثر از آنها در استراتژیهای معاملاتی برای معامله گران بسیار مهم و حائز اهمیت است.