آنچه میخوانید:
مدیریت سرمایه در معامله گری
مدیریت سرمایه و کنترل ریسک اغلب جنبه نادیده گرفته شده در فرآیند معاملات توسط معامله گران و سرمایه گذاران است. این موضوع به این دلیل است که اکثر معامله گران بر روی زمان انجام معامله و کسب سود آن متمرکز هستند. اکثر معامله گران میخواهند بدانند بر روی چه دارایی سرمایه گذاری کنند؟ چه جفت ارزی را معامله کنند؟ چه کالایی را بخرند؟ چه زمانی بازار حرکت میکند؟ و … شکی وجود ندارد که دانستن اینکه چه زمانی معامله کنید مهم است اما دانستن نحوه تخصیص وجوه به هر معامله و کنترل ریسک معاملات و به طور کلی مولفه های مدیریت سرمایه در معامله گری نیز بسیار مهم است.
برای بسیاری از معامله گران، عدم اجرای یک استراتژی معاملاتی با مراحل دقیق و مدون برای نحوه تخصیص سرمایه خود به هر معامله میتواند تفاوت بین موفقیت و شکست را نشان دهد. به همین دلیل است که یادگیری استراتژیهای مدیریت سرمایه مناسب که میتواند باعث بهبود چشمگیر روند معامله گری و عملکرد معاملات در بازه های زمانی مختلف شود.
اگر شما در بازار بورس ایران فعال هستید، یا بازار جهانی یا حتی ارزهای دیجیتال، هیچ تفاوتی بین استراتژی های مدیریت سرمایه ای وجود ندارد فقط لازم است کمی آنها را شخصی سازی کنید. بازی تحلیلگری چه به روش تکنیکال چه به روش بنیادی، بازی شناخت احساسات جمعی است اما مباحث مدیریت سرمایه بازی ریاضیات است و دقت معامله گران در کنترل ریسک باعث درآمد مستمر از بازارها می شود، این یک معادله به نظر ساده است. با این مقاله همراه باشید تا تمام اطلاعات لازم را درباره مدیریت سرمایه در معامله گری کسب کنید
مدیریت سرمایه چیست؟
مدیریت سرمایه یک تاکتیک و برنامه حیاتی است که همه معامله گران باید برای حفظ سرمایه خود از آن استفاده کنند. با مدیریت سرمایه ، کنترل ریسک و اندازه معاملات خود، معامله گران میتوانند اطمینان حاصل کنند که میتوانند برای مدت طولانی در بازار بمانند و در فرصتهای تجاری سودآور سرمایه گذاری کنند.
همه معامله گران شعار حفظ سرمایه را در همان ابتدای ورود به دنیای معامله گری می شنوند، اما این خلا با کسب دانش تحلیلگری پر نمی شود، آنها با هر معامله زیان ده، سعی در تغییر برنامه تحلیلی خود دارند با وجود آنکه این بهبود هیچ وقت حاصل نمیشود مگر آنکه تسلط بر مباحث مدیریت سرمایه، معاملات و کنترل ریسک را به طور جدی دنبال نمایند.
هدف از مدیریت سرمایه چیست؟
هدف رعایت اصول مدیریت سرمایه برای معامله گران، به جهت محدود کردن ریسک آنها و در عین حال دستیابی به رشد هر چه بیشتر در حساب معاملاتی آنها از افزایش یا کاهش اندازه موقعیت معاملاتی (حجم هر معامله) است.
یکی دیگر از جنبههای مهم مدیریت سرمایه برای معامله گران، کنترل ریسک Risk Mnagement است. معامله گران میتوانند با تعیین حد ضرر و محدود کردن زیان معاملات، سرمایه خود را از ضررهای بزرگ در مدت زمان کوتاه محافظت کنند. علاوه بر این، معاملهگران با تنظیم صحیح حجم معاملات و ریسک کردن درصد کمی از حساب خود در هر معامله خاص، میتوانند اطمینان حاصل کنند که در صورت ساز مخالف بازار نسبت به تحلیل و نظر آنها، پول زیادی از دست نخواهند داد.
3 استراتژی کاربردی برای مدیریت سرمایه معامله گران
برای مدیریت سرمایه در هر بازاری چه بورس، فارکس و ارزهای دیجیتال و هر نوع دیدگاهی بلندمدت، کوتاه مدت و نوسانی (اسکالپی) باید اصول زیر را که بر پایه تنظیم سرمایه (تخصیص بودجه)، اندازه موقعیت (حجم معاملات)، استفاده از استاپ لاس (حد ضرر) می باشد، رعایت کنید.
تخصیص بودجه (تنظیم سرمایه)
شکی نیست که فرصتهای معاملاتی در هر بازاری که فعالیت می کنید تقریبا نامحدود و بی نهایت است. خواه معامله گران به فارکس، سهام، کریپتو یا کالاها علاقه مند باشند، این شانس وجود دارد که بتوانند فرصت های معاملاتی را پیدا کنند که مناسب سبک معاملاتی آنها باشد. با این حال، همیشه یک چیز در این میان وجود دارد که میتواند مانع استفاده از این فرصتهای تجاری شود. (بهانه هایی برای عجله، نادیده گرفتن روش و عدم اطمینان به استراتژی خود و..)
سرمایه معامله گری
برای بسیاری از معامله گران، شروع با سرمایه کم معامله تنها راه ورود به بازار است. بنابراین، با در نظر گرفتن فرصتهای تجاری تقریبا نامحدود و سرمایه تجاری محدود، بدیهی است که مشکلاتی از نظر روانی آنها را احاطه میکند. همه آنها میخواهند این فرضیه ذهنی ثروت یکشبه را دنبال نمایند، نیروی طمعی قدرتمند که باعث نادیده گرفتن ریسک و انجام معاملات خارج از برنامه می شود.
این بدان معناست که معامله گران باید سیستمی برای تخصیص سرمایه تجاری به هر بازاری که میخواهند معامله کنند داشته باشند و انتظارات خود را بر اساس میزان سرمایه در اختیار و توان استراتژی خود تنظیم نمایند. در بیشتر موارد، این میتواند به معنای معامله در حداکثر یک یا دو بازار باشد، حتی اگر بازارهای بسیاری برای معامله گری وجود داشته باشد.
تخصیص صحیح وجوه به بازارهای مختلف از گامهایی است که باید در سطح بالایی توسط معامله گران تازه وارد دنبال شود. در بازارها مسیر هرچقدر شفاف تر باشدف تمرکز ساده تر خواهد بود. شما باید تصمیم بگیرید معامله گر کدام بازار هستید؟ آیا فارکس را انتخاب میکنید یا بازار کالا؟ و آیا سرمایه کافی برای تجارت در هر دوی این بازارها را دارند؟ اگر جوابتان خیر است، در همین ابتدا نسبت به سازوکار بازارها و زمان در اختیار خود شناخت کافی پیدا نمایید و یک بازار را انتخاب و فقط به مطالعه آن بپردازید.
با اینکه معامله گران باید تصمیم بگیرند که چه چیزی را معامله کنند، آنها همچنین باید سیستمی را دنبال نمایند که بهترین عملکرد را در آن بازار داشته باشد، چه در بحث تحلیل چه در بحث مدیریت سرمایه و کنترل ریسک. شما قرار است چه مقدار از وجوهی که درا اختیار دارید را برای فعالیت در بازارهای مالی اختصاص دهید؟ این سرمایه باید به طرز دقیقی مورد بررسی قرار گیرد.
مطالب مرتبط: دوره جامع بازار فارکس (بازار جهانی) به همراه پلتفرم های معاملاتی
چگونه بر اساس سرمایه خود بهترین بازار را انتخاب نماییم؟
فرض کنید یک معامله گر 10000 دلار سرمایه دارد. علاوه بر این باید افق زمانی خود را مشخص نماید، مثلا اگر شما یک معامله گر کوتاه مدت یا نوسانی هستید، فعالیت در بورس ایران می تواند مشکلاتی برای خرید و فروش شما داشته باشد، یا در بازار ارزهای دیجیتال نمی توانید در ارزهایی که مارکت کپ (ارزش بازار) پایینی دارند اقدام به سرمایه گذاری نمایید، زیرا در مواقع فروش حتما به مشکل بر خواهید خورد، با این میزان سرمایه و این دیدگاه زمانی، شاید بازار جهانی(فارکس) بهترین گزینه برای شما باشد.
اما اگر با این میزان سرمایه دیدگاه زمانی شما بلند مدت باشد، می توانید در برخی از ارزهای دیجیتال و سهام بورس که ارزش بازاری بزرگی دارند، اقدام به سرمایه گذاری یا معامله گری نمایید. پس در انتخاب بازار هدف بر اساس افق زمانی خود دقت کنید. معامله گران باید تصمیم بگیرند که در کدام بازار معامله کنند.
گاهی ممکن است پس از تجزیه و تحلیل بازارهای مختلف، معامله گر تصمیم بگیرد هم فارکس و هم کالاها را معامله کند. که در اینصورت گام اول را باید به شناخت دقیق سازوکار آنها بپردازد. آنها اکنون بازار هدفی مشخص و محدود دارند و میتوانند 5000 دلار برای هر بازار با تقسیم 50/50 سرمایه تجاری خود اختصاص دهند.
اندازه موقعیت (حجم معاملات)
تنظیم حجم معاملات (اندازه موقعیت)، مدیریت سرمایه شما را به سطح دیگری میرساند. در هسته انجام هر معامله، تکنیکهای اندازهگیری موقعیت شامل تصمیمگیری در مورد میزان تخصیص سرمایه به هر معامله و میزان ریسک در هر معامله است.
به عنوان مثال، یک معامله گر میخواهد EUR/USD، USD/JPY و USD/CAD را معامله کند. بسته به اندازه سرمایه تجاری خود و تجربه قبلی در معامله با این جفتهای فارکس، معاملهگر ممکن است بخواهد مبالغ مختلفی را به هر معامله اختصاص دهد، اما چیزی که مهم می باشد این است که جمع ریسک معاملات باید برای هر معامله، برای هر روز، برای هر هفته و … تنظیم شود.
مثلا معامله گری که ریسک معاملات خود را بر روی یک درصد سرمایه تجاری خود تنظیم نموده است، با سرمایه 10 هزار دلاری، حق ضرری بیشتر از 100 دلار را ندارد. رعایت این موضوع بدان معناست که حجم معاملات باید بر اساس این مقدار تنظیم شود. حال اگر برای ریسک روزانه خود، 2 درصد را درنظر گرفته است، اگر قصد معامله بر روی هر سه جفت ارز را دارد، حجم معاملات خود را باید به گونه ای تنظیم نماید که در صورت حرکت خلاف بازار، ضرر بیشتر از 2 درصد (200 دلار اینجا) را امروز متحمل نشود.
اگر معامله گر تصمیم به معامله 3 یا بیشتر از جفت ارزهای فارکس (یا هر بازاری) را دارد، ممکن است 1 قرارداد کوچک برای هر جفت ارز باز کند. و سپس بسته به حرکت قیمت هر جفت ارز، و محدود کردن ریسک آن معامله، حجم معاملات را گسترش دهد. با این وجود همچنان ریسک خود را به صورت روزانه و هفتگی زیر نظر دارند.
معامله گران حرفه ای به طور شفاف می دانند که قصد تخصیص چه میزان از سرمایه خود را در هر معامله دارند، این میزان را ریسک هر معامله و ریسک معاملات آنها مشخص می کند.
مدیریت سرمایه ؛ تنظیم حجم معاملات
هر معامله گر بسته به استراتژی معاملاتی باید ریسک خود را در هر معامله تنظیم نماید. ممکن است دیدگاه افرادی این باشد که باید به دنبال سود های بزرگ باشند. و یا معامله گران دیگری به سمت ذهنیت سود های کوچک ولی مستمر حر کت کنند.
بخشی از این موضوعات به سبک معاملاتی و توان برنامه معاملاتی آنها مرتبط است. مثلا فردی با استراتژی میان مدتی در بازار بورس ایران به دلیل تعداد کمتر موقعیت های معاملاتی (مثلا یک یا دو موقعیت در هر سه ماه) ممکن است ریسک معاملات را تا 5 درصد از سرمایه خود افزایش دهد. اما یک معامله گر بازار جهانی که در تایم فریم های کوچک کار میکند و دیدگاه معاملاتی نوسانی دارد شاید در هر هفته بیش از 5 موقعیت معاملاتی بر اساس سبک معاملاتی خود مشاهده نماید، این شخص ریسک هر معامله را نهایتا تا 1 درصد از سرمایه تنظیم می نماید.
مثالی عملی از مدیریت سرمایه و کنترل ریسک
پس از بررسی و تعیین دقیق موضوعات بیان شده، معامله گران حرفه ای، میزان حجم ورود به هر معامله را با توجه به حد ضرر معاملات مشخص می کنند، مثلا اگر شخصی سرمایه 100 میلیون تومانی در بازار بورس در اختیار داشته باشد و ریسک معاملات را بر روی 5 درصد تنظیم نموده باشد، به هنگام ورود به هر موقعیت معاملاتی، حد ضرر آن را مشخص می کند، مثلا معامله ای بر روی سهام فولاد مبارکه با احتمال حد ضرر 10 درصدی همراه می باشد.
این معامله گر چه راهی پیش رو دارد که فقط 5 درصد از سرمایه خود را به خطر بیاندازد؟ با توجه به سرمایه 100 میلیون تومانی و ریسک 5 درصدی برای معاملات اگر این فرد 50 میلیون تومان از سرمایه خود را وارد این معامله شود و بازار خلاف نظر او حرکت کند، تنها 5 میلیون ضرر خواهد کرد. دقیقا همان 5 درصدی که در ابتدا برای خود مشخص نموده بود.
حال متوجه شدید که برای کنترل ریسک معاملات اولا باید ریسک هر معامله، در هر روز، هفته و دوره های زمانی مختلف، مشخص شود و به واسطه آن و میزان حد ضرر هر معامله، اندازه موقعیت تنظیم شود. پس ریسک قابل کنترل است.
توجه : لطفاً به خاطر داشته باشید که در مثال های آورده شده، میزان کمیسیون و هزینه های معاملاتی در نظر گرفته نشده است، که در معاملات واقعی باید به طور جدی مدنظر قرار بگیرد. ما از مقادیر تومانی فقط برای ساده کردن مثالها استفاده کرده ایم.
یک قانون اشتباه در مدیریت سرمایه
بارها در منابع مختلف دیده شده است که برای مدیریت سرمایه کافی است، سرمایه در اختیار را به تعداد مساوی تقسیم نمایید، مثلا 10 قسمت و حال شما در هر معامله حق دارید یک قسمت از آن را درگیر کنید! این قضیه به طور جدی زیر سوال و منسوخ شده است. تقسیم میزان سرمایه به بخش های مساوی هیچ کمکی به پیروزی شما در بلند مدت نخواهد کرد و حتی گاهی باعث زیان های جبران ناپذیر خواهد شد.
مدیریت سرمایه و ریسک؛ استفاده از استاپ لاس (حد ضرر)
استفاده از استاپ لاس(حد ضرر) سومین مؤلفه مهم از یک استراتژی تجاری موفق مدیریت سرمایه است. با استفاده از استاپ لاس معامله گران خط قرمزی را مشخص میکنند و میزان ضرری که میخواهند در معرض آن قرار گیرند را محدود میکنند. اکنون اکثر پلتفرمهای معاملاتی دارای سطوح استاپ لاس داخلی هستند که میتوانند متناسب با سبکهای معاملاتی مختلف و سطوح مدیریت ریسک تنظیم شوند. مثلا در معاملات بازار فارکس، سطوح استاپ لاس می تواند به صورت دقیق از یک سطج مشخص شده یا به صورت شناور همگام با معاملات باز تنظیم شوند.
مزیت مهم دیگر استفاده از استاپ لاس این است که معامله گران مجبور نیستند برای نظارت بر حرکات قیمت جلوی رایانه خود بنشینند و منتظر بمانند. هنگام تنظیم سطح استاپ لاس ترجیحی خود، اکثر پلتفرمهای معاملاتی پس از رسیدن به سطح آن دستور را به طور خودکار اجرا میکنند.
دو نکته مهم برای استاپ لاس
بسیاری از معامله گران از تعیین حد ضرر در معاملات به دلیل فعال شدن احتمالی هراس دارند و پس از چندین معامله موفق بدون تنظیم حد ضرر، ذهنیت عدم نیاز به آن را تقویت می کنند. این چیزی است که تنها با یک بار شکست باعث نابودی کل سرمایه شان می شود. همیشه با حد ضرر رفیق باشید. حد ضرر یعنی جلوگیری از نابودی سرمایه با بهای از دست رفتن کمی سرمایه قابل جبران.
در یک معامله اگر حد ضرر به درستی تنظیم شده باشد و مباحث مربوط به مدیریت سرمایه به طور شفاف دنبال شده باشد، در صورت فعال شدن، شما یک میزان ضرری را تحمل میکنید که تنها بعد از چند معامله به سادگی میتوانید آن را جبران نمایید. اما اگر در هر بخشی از مباحث گفته شده سهل انگاری کنید، چیزی جز ضرر در بازارها عایدتان نخواهد شد. ذهنیت همیشه برنده را دور بریزید، شما معامله گر هستید که انجام دقیق معاملات، در بلند مدت شما را ثروتمند خواهد کرد.
استاپ لاس شناور در کنترل ریسک
استاپ لاس شناور (Trailing Stop) ، یک دستور سفارشی در پلتفرم های معاملاتی بازار جهانی می باشد که در صورتی که معامله شما در سود باشد با تنظیم آن اجازه گسترش سود را خواهید داد و عقب گردی بسته به دستور شما، باعث بسته شدن خودکار معاملات خواهد شد. توجه نمایید که این دستورات در بازار بورس ایران وجود ندارد.
در واقع دستور استاپ لاس سفارشی برای کمک به محدود کردن ضرر معاملهگران در یک موقعیت طراحی شده است. برای بستن یک معامله به طور خودکار زمانی اجرا می شود که در صورتی که بازار علیه آنها حرکت کند و آنها نتوانند خودشان از موقعیت خارج شوند، کمک میکند تا چتر نجاتی وجود داشته باشد.
خطرات معامله گری بدون مدیریت سرمایه
اکنون که برخی از بهترین استراتژیهای مدیریت سرمایه برای معاملهگران را مورد بحث قرار دادهایم، بیایید خطراتی را که با اجرا نکردن یک برنامه مدیریت سرمایه در معاملات با آن مواجه میشوید، را بازگو نماییم.
7 خطر بزرگ برای عدم استفاده از مدیریت سرمایه به هنگام معامله
یکی از مهم ترین مهارتها در بازی های کارتی مثل پوکر (قمار بازی) این است که بدانید در هر دست چقدر باید برای شرط قرار دهید و فقط در زمانی که شانس به نفع شما است بازی کنید.
معاملهگران حرفهای باید یک برنامه مدیریت استراتژیک سرمایه بسازند که به آنها اجازه دهد خطرات را شناخته و برای آن آمادگی داشته باشند تنها این موضوع باعث میشود که هیچ وقت از غافل گیری یخ نزنند. آنها مخاطرات را می شناسند و در جهت کاهش نقاط ضعف سیستم خود گام بر می دارند و فرصتها را هنگام برنده شدن به حداکثر می رسانند.
این قاعده قدیمی در مورد معامله را با صدای بلند بخوانید : در معامله گری باید “زیان خود را کاهش دهید و اجازه دهید سود شما زیاد شود”. بیایید برخی از خطرات نداشتن یک برنامه مدیریت سرمایه را مرور کنیم و این که چه معنایی برای نتایج نهایی خواهد داشت.
از دست دادن تمام سرمایه خود که به سختی به دست آورده اید
حقیقت این است که وقتی نوبت به معاملات واقعی با پولی که شاید سالها برای آن تلاش کرده اید، میرسد، معاملهگران میتوانند بیشتر از چیزی که با آن شروع کرده اند، ضرر کنند! وقتی ضررها خیلی زیاد شد، از بازی خارج میشوند. حفظ سرمایه برای معامله گران برای ماندن در بازی بسیار مهم است.
در دنیای معامله گری که قواعد احتمالات دنبال می شود، شما باید انقد در معامله کردن وقت داشته باشید که احتمالات خود را نشان دهد. یک سکه دو رو دارد و احتمال آمدن هر یک طرف ان فقط 50 درصد است، اما اگر این بازی را قرار باشد که 10 بار انجام دهید و الان 5 بار پشت سر هم خط آمده باشد، آیا می توانید بگویید حتما این دست خط خواهد آمد؟ در معامله گری باید آنقدر ریسک کنترل شود تا برایند باعث کسب درآمد شما به صورت مستمر شود.
بی اطلاعی از محسابه صحیح میزان ریسک
معامله گران باید بدانند که بر اساس اندازه حساب معاملاتی خود و نوسانات ابزارهای مورد معامله، چقدر برای ریسک مناسب است. آنها نمیتوانند فقط با همان مقدار دلار یا مقادیر تصادفی دلار معامله کنند و انتظار یک منحنی صاف و رو به رشد را داشته باشند.
اعتقاد به اینکه یک معامله؛ در نهایت شما را ثروتمند می کند!
این را بارها و بارها میشنویم. تنها چیزی که نیاز دارم یک معامله شگفت انگیز است و در نهایت میتوانم با کار خسته کننده خود خداحافظی کنم.شاید در یک بازی قمارگونه این اتفاق رخ دهد! اما معامله گری اینگونه نیست. معامله گران باید از این طرز فکر دوری کنند و به جای آن تمرکز، صبر و یکپارچگی را در یک برنامه مدیریت سرمایه و استراتژی معاملاتی دقیق ایجاد و یاد بگیرند.
کاهش میانگین در معاملات ضررده
این همیشه مرگ نهایی یک حساب معاملاتی محسوب می شود و متاسفانه در بین افراد تازه کار به شدت شایع است. شاید امسال یا سال آینده این اتفاق نیفتد اما اگر تازه پا در عرصه معامله گری گذاشته اید این موضوع را به خوبی بدانید، که اگر در معامله ای در همان ابتدا حد ضرر به درستی تنظیم شده باشد، به هیچ عنوان میانگین کم کردن در آن معاملات قابل قبول نیست. با بازار نجنگید!
بارها و بارها برای معامله گران تازه کار اتفاق می افتد که یک معامله زیان ده را چندین بار میانگین میگیرند، حتی اگر این موقعیت معاملاتی هم به سود بنشیند درنهایت در یک معامله ضرر بزرگی را متحمل خواهید شد، چیزی که شاید جبران آن به شدت دشوار یا غیر ممکن باشد. (باتلاق ضرر)
با مارتینگل مدیریت سرمایه نکنید!
یکی از روش های کاهش میانگین به عنوان یک استراتژی اندازه گیری موقعیت، مارتینگل نامیده میشود که در آن معامله گران با ضرر مشخص یک واحدی ، دو برابر آن را وارد معامله می شوند. و این کار را به امید اینکه خیلی زود ضرر های خود را جبران نمایند، انجام میدهند. اما این روش که مخصوص قمارخانه ها می باشد دقیقا برعکس تجارت حرفه ای است. معاملهگران حرفهای هیچ وقت ضرر های خود را عمدا گسترش نمی دهند!
عدم استراتژی افزودن به معاملات برنده
اصل راهنمای دنیای معامله گری این است که زیان را کم کنید و اجازه دهید سود شما گسترش پیدا کند. معامله گران علاوه بر زیاد کردن سود، باید گزینه اضافه کردن به موقعیتهای برنده را نیز طبق یک استراتژی مشخص دنبال نمایند.
البته این بستگی به نوع سیستمی دارد که شما در معاملات خود به کار میگیرد، در ابتدا باید بررسی شود که آیا استراتژی شما یک سیستم پیرو روند است یا خلاف روند؟ سپس باید به این سوال پاسخ داده شود که اضافه کردن به موقعیت های برنده جایی در استراتژی شما دارد؟ با شخصیت معامله گری شما هماهنگ است؟
معامله انتقامی بخشی از جعبه ابزار شما است اما انتخاب نکنید!
اگر میخواهید یک حساب معاملاتی سالم و رشدی داشته باشید، معاملات عاطفی که خطر بزرگی محسوب می شود را باید کنترل و حذف نمایید. یک معامله گر باید هر کاری که میتواند انجام دهد تا هر شکلی از معاملات انتقامی را در پروسه معاملات خود حذف کند.
با انتظارات جدید و توانایی تمرکز بر اجرای کیفی یک طرح معاملاتی، هر معامله را مستقل از معامله قبلی در نظر بگیرید.
دانستن اینکه چه زمانی باید باخت را پذیرفت
یکی دیگر از مناطق خطر بزرگ برای معامله گران، ترکیب معاملات انتقام جویانه با یک روند باخت است. معاملهگر آماتور خون خود را به جوش آورده و به این فکر میکند که «موقعیت بعدی من چقدر باید بزرگ باشد تا همه باختهای قبلیام را پس بگیرم و سود هم بکنم؟».
در عوض، یک معامله گر حرفه ای معامله زیان ده را به درستی متوقف میکند یا اندازه موقعیت خود را به نصف کاهش میدهد تا زمانی که اعداد سیستم آن، با نتایج بک تست مجددا مطابقت داشته باشد.
اجرای استراتژیهای مناسب مدیریت ریسک
پیاده سازی استراتژیهای مدیریت سرمایه و ریسک در یک طرح معاملاتی میتواند تفاوت بین قمار و تجارت واقعی را ایجاد کند. هنگامی که معاملات بدون در نظر گرفتن ریسک انجام میشود، این درست زمانی است که یک معامله گر میتواند شروع به از دست دادن پول کند.
نکات مهمی برای رعایت مدیریت سرمایه
موضوع مهم در روند معاملات، ریسکهای حساب شده است یعنی معامله گران در تلاش هستند تا ضرر را به حداقل برسانند و در عین حال سود خود را به حداکثر برسانند. این نکات مدیریت ریسک را هنگام ایجاد استراتژی مدیریت سرمایه خود به خاطر بسپارید:
یک) بازده مورد انتظار خود را محاسبه کنید
دو) ضرر احتمالی خود را در نظر بگیرید
سه) وضعیت سود انتظاری در هر معامله را نسبت به ضرر احتمالی آن با استفاده از نسبت ریسک به ریوارد تنظیم کنید.
چهار) احساسات خود را از تصمیمات تجاری خود دور نگه دارید.
پنج) معاملهگران هرگز نباید بیشتر از پولی سرمایهگذاری کنند که از پس ضررشان بر نمی آیند.
شش) همیشه به یاد داشته باشید که دستورات حد ضرر (Stop loss) و حد سود (Take profit) را تنظیم کنید.
هفت) وقتی به سود و هدف مورد نظر رسیدید زیاده روی نکنید، یا معامله را ببندید و از سود لذت ببرید و یا آن را به صورت فعال مدیریت کنید.
هشت) اگر یک معامله گر جدید هستید، بیش از 1٪ از سرمایه تجاری خود را در یک معامله قرار ندهید
نه) خطرات ناشی از معامله را بپذیرید؛ هیچ کس دوست ندارد پول از دست بدهد، اما معامله گران باید درک کنند که این بخشی از ماجراجویی در دنیای معامله گری است.
سوالات متداول درباره مدیریت سرمایه
در اینجا به دو سوال و چالش ذهنی معامله گران مختلف پرداخته شده است.
چه درصدی از پول، برای هر معامله مطمئن است؟
هیچ پاسخ قطعی برای این وجود ندارد، زیرا به عوامل مختلفی و تحمل ریسک معامله گر بستگی دارد. به طور کلی، یک معامله گر جدید هرگز نباید بیش از 1٪ یا 2٪ از کل سرمایه خود را در یک معامله قرار دهد (در بازارهای مختلف، متفاوت است). عاقلانه است که اندازه معاملات را متناسب با میزان سرمایه خود نگه دارید. اگر ضرری اتفاق افتاد، معامله گران باید به فکر کاهش اندازه موقعیت باشند تا مطمئن شوند که موجودی حساب آنها به صفر نمیرسد. همین موضوع ساده به تنهایی یکی از اصول اسای مدیریت سرمایه در معامله گری محسوب می شود.
آیا مدیریت سرمایه برای معامله گران مهم است؟
بله، مدیریت سرمایه برای معامله گران یک از اصول اساسی محسب می شود. این موضوع به آنها کمک میکند تا ریسک خود را کنترل کنند و سرمایه خود را مدیریت کنند تا بتوانند برای طولانی مدت در بازار بمانند. جک دی. شواگر، تاجر حرفه ای و نویسنده «جادوگران بازار» گفت: حتی یک سیستم معاملاتی ضعیف میتواند با مدیریت خوب سرمایه، درآمد کسب کند.
خلاصه
در این مقاله درباره آموزش مدیریت سرمایه در معامله گری صحبت کردیم. مقاله را با تعریف مدیریت سرمایه و کنترل ریسک شروع و در ادامه به 3 استراتژی مدیریت سرمایه و پایه های آن یعنی تخصیص بودجه، اندازه موقعیت و استفاده از استاپ لاس اشاره کردیم. سپس نکاتی الزامی برای معامله گری بیان شد و در انتها مقاله را با خطرات عدم توجه به مدیریت سرمایه در معامله گری به پایان رساندیم. امیدواریم از این مقاله استفاده کرده باشید و اطلاعات لازم را درباره مدیریت سرمایه و تنظیم یک سیستم پایدار در معامله گری کسب کرده باشید.
3 دیدگاه. ارسال دیدگاه جدید
عالی چقدر به این مطالب نیاز دارم، لطفا از این مطالب بیشتر بگذارید
سلام عزیز، حتما مبحث مدیریت سرمایه و روانشناسی یکی از مباحث مهم برای موفقیت در هر بازاری محسوب میشه. مرسی بابت نظر و پیشنهادت..
عالی